«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

دروغ منشأ گناهان

مردی از حضرت علی (علیه السلام) تقاضا می کند که او را از يکی از گناهانی که به نظر او مهم است، منع کند. حضرت از مرد می خواهد که هرگز دروغ نگويد. مرد از ميخانه ای می گذرد و تصميم می گيرد شراب بخورد، اما فوراً با خود می انديشد که اگر حضرت علی (علیه السلام) از او حقيقت را بپرسد نمی تواند دروغ بگويد و از تصميم خود منصرف می شود. پس از مدتی مرد هوس زنا می کند، اما به علت آنکه قسم خورده است دروغ نگويد، از آن گناه نيز صرف نظر می کند. روزی مرد به ديدن حضرت می رود و به او می گويد که تازه متوجه شده که دروغ منشأ تمام گناهان است.

نام نویسنده: علامه مطهری
منبع حکایت: داستان راستان
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی