داروی محبت

لقمان حکیم گفت: من سیصد سال با داروهای مختلف مردم را مداوا کردم و در این مدت طولانی به این نتیجه رسیدم که هیچ دارویی بهتر از محبت نیست. کسی از او پرسید اگر این دارو هم اثر نکرد چی؟ لقمان حکیم لبخندی زد و گفت: مقدار دارو را افزایش بده.

نصیحت لقمان

سعی لقمان بر این بود که در مناسبت های مختلف فرزندش و همچنین سایر مردم را پند و اندرز دهد. لقمان فرزندشان  را خطاب قرار داد و گفت: …فرزندم: در زندان شب و روز زمانی را برای کسب علم و دانش منظور کن و در این راه با دانشمندان همدم و همراه شو و در […]

بهترین و اعضاء

حضرت لقمان که معاصر حضرت داود بود، در ابتدای کارش بنده یکی از ممالیک بنی اسرائیل بود، روزی مالکش جناب را به ذبح گوسفندی امر فرمود و گفت : بهترین اعضایش را برایم بیاور لقمان گوسفندی کشت و دل و زبانش را بترد و مالک خود آورد، پس از چند روز دیگر خواجه اش گفت […]

عمل تو اگر چه چون ذره ای از خردل در صخره های بلند مخفی باشد از نظر خدا پنهان نخواهد بود .

سعی لقمان بر این بود ، که در مناسبتهای مختلف فرزندش و همچنین سایر مردم را پند و اندرز دهد. لقمان فرزندش ناتان را خطاب قرار داد و گفت: فرزندم همیشه شکر خدا را به جای آور، برای خدا شریک قائل مشو، زیرا مخلوقی ضعیف و محتاج را با خالقی عظیم و بی‌نیاز برابر نهادن، […]

نصایح لقمان به فرزندش

سعی لقمان بر این بود که در مناسبتهای مختلف فرزندش و همچنین سایر مردم را پند و اندرز دهد. لقمان فرزندش ناتان را خطاب قرار داد و گفت: …فرزندم: دین مانند درخت است، ایمان به خدا آبی است که آن را می‌رویاند. نماز ریشه آن، زکات ساقه آن، دوستی در راه خدا شاخه‌های آن، اخلاق […]

لقمان

لقمان حکیم در توصیه به فرزندش اظهار نمود: فرزندم! دل بسته به رضای مردم و مدح و ذم آنان مباش؛ زیرا هر قدر انسان در راه تحصیل آن بکوشد به هدف نمی رسد و هرگز نمی تواند رضایت همه را به دست آورد فرزند به لقمان گفت: معنای کلام شما چیست؟ دوست دارم برای آن […]

پند لقمان

در کتاب روضه الصفا آمده است: سبب آزادی لقمان این بود که سالی مولایش به او دستور داد در مزرعه کنجد بکارد. وقتی بعد از مدتی به مزرعه رفت دید لقمان جو کاشته است. او را خواست و گفت: چرا چنین کردی؟! جواب داد: تصور کردم از جو کاشتن، می‌توان کنجد به دست آورد. خواجه […]