سخن چینی «بطحائی علوی» نزد متوکل در مورد امام هادی

متوکل «دهمین طاغوت عباسی » بر اثر دمل و زخم بزرگی که در بدنش پدید آمده بود آنچنان بیمار شدکه نزدیک بود بمیرد، و کسی هم جرئت نداشت تا نشتر آهن به آن بگذارد «تا شکافته گردد و چرکش بیرون آید» مادر متوکل نذر کرد که اگر پسرش از این بیماری جان سالم بدر ببرد، […]

گفتگوی بهلول و هارون

روزی هارون «پنجمین خلیفه مقتدر عباسی» بهلول را به حضور طلبید او ناگزیر نزد هارون آمد، هارون از او پرسید: آیا مرا می شناسی؟ بهلول گفت: تو کسی هستی‌ که اگر در مشرق زمین ستمی شود تو در مغرب باشی، در روز قیامت، بازخواست می شوی. هارون از این سخن، منقلب شد و بعد از […]

علی علیه السلام و جوان سرکش

روزی علی (علیه السلام) در شدت گرما بیرون از منزل بود سعد پسر قیس حضرت را دید و پرسید: یا امیرالمؤمنین! در این‌گرمای شدید چرا از خانه بیرون آمدید؟ فرمود: برای اینکه ستمدیده ای را یاری کنم، یا سوخته دلی را پناه دهم، در این میان زنی در حالت ترس و اضطراب آمد مقابل امام […]

اهمیت صله رحم

مردی نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و عرض کرد: «ای رسول خدا! همه افراد فامیل من تصمیم گرفته اند که بر من حمله کنند و رابطه خود را با من قطع‌ کنند و به من ناسزا بگویند، آیا برای من روا است که آن ها را ترک کنم؟» پیامبر اکرم (صلی […]