«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

گفتگوی بهلول و هارون

روزی هارون «پنجمین خلیفه مقتدر عباسی» بهلول را به حضور طلبید او ناگزیر نزد هارون آمد، هارون از او پرسید: آیا مرا می شناسی؟ بهلول گفت: تو کسی هستی‌ که اگر در مشرق زمین ستمی شود تو در مغرب باشی، در روز قیامت، بازخواست می شوی. هارون از این سخن، منقلب شد و بعد از چند لحظه پرسید: روش مرا چگونه می بینی؟  بهلول گفت: قرآن، کتاب خدا در میان ما است، روش خود را با دستورات آن، تطبیق کن. قرآن می‌گوید: نیکوکاران از نعمت های بهشتی بهره مندند، و بدکاران گرفتار عذاب دوزخ می باشند اگر کردار تو نیک است، عاقبتت خوب است و گرنه، عاقبت بدی خواهی داشت. هارون گفت: پس این همه کارهای نیک ما در کجا است؟ بهلول گفت: خداوند کردار پرهیزکاران را می پذیرد “انما یتقبل الله من المتقین.” (مائده / ۳۰) هارون گفت: پس رحمت خدا در کجاست و چه می شود؟ بهلول گفت: رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است. “ان رحمت الله قریب من المحسنین.” (اعراف/۵۴) هارون گفت: پس خویشاوندی ما با رسول خدا چه می شود؟ بهلول گفت: در روز قیامت از عمل می پرسند نه از خویشان. “فاذا نفخ فی الصور فلا انساب بینهم و لا یتسائلون.” (مؤمنون/۱۰۳)

هارون گفت : پس شفاعت پیامبر (صلی الله علیه و آله) در کجاست؟ بهلول گفت: شفاعت رسول خدا بستگی به اذن و اجازه خدا دارد. “یومئذ لا تنفع الشفاعة الا من اذن له الرحمن و رضی قولا.” (طه/ ۱۰۸)

هارون به بهلول گفت: آیا حاجتی داری تا برآورم؟ بهلول گفت: حاجتم این است که مرا بیامرزی و اهل بهشت گردانی! هارون گفت: برآوردن چنین حاجتی از دست من، خارج است، ولی شنیده ام مقروض هستی، خواستم بدهکاری تو را ادا کنم. بهلول گفت: اگر راست می‌گوئی، اموال مردم را به صاحبانش برگردان، تو که خودت بدهکار هستی، با بدهکاری نمی توان رفع بدهکاری کرد. هارون گفت: آیا می خواهی دستور دهم، همه روزه تا آخر عمر، معاش روزانه تو را بدهند؟

بهلول گفت: ای هارون! من و تو هر دو بنده خدا هستیم، صاحب ما او است، آن خدائی که معاش تو را تامین می‌کند را فراموش نمی کند. به این ترتیب می بینیم بهلول، آن شاگرد مکتب امام صادق و امام کاظم «علیهماالسلام» در برابر طاغوت دیکتاتور زمانش، باکمال آزادگی، مطالب حق را گفت، و در هر فراز از سخنش، هارون را با آیات قرآن محکوم کرد.

نام نویسنده: محمد اشتهاردی
منبع حکایت: داستان ها و پندها ج 4
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی