«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

زبان خاموش!

مردی خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم رسید و حضرت به او فرمود:« آیا نمی خواهی تو را به کاری راهنمایی کنم که به خاطر آن، خدا تو را وارد بهشت سازد؟ »

وی گفت:« بله ای رسول خدا، بفرمایید».

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود:« از آنچه خدا به تو عطا کرده، به دیگران عطا کن».

وی گفت:«  اگر خودم از دیگری نیازمند تر بودم چه؟ »

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود:« پس مظلومان را یاری کن».

وی گفت:« اگر خودم مظلوم ناتوان تر بودم و نمی توانستم یاری اش کنم چه؟

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود:« نادانی را راهنمایی کن».

وی گفت:« اگر خودم از او نادان تر بودم چه؟ »

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم فرمود:« پس زبانت را جز از بیان خیر خاموش دار».

نام نویسنده: رحمت پوریزدی _ مترجم: حمید امامی فر
انتشارات کتاب: نشر جمال
شماره صفحات ارسال شده: 13 _ 14
منبع حکایت: داستان های اخلاقی از پیامبر اکرم (ص)
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی