«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

و هل الدین الّا الحبّ

برید عجلی می گوید:

در محضر امام باقر علیه السلام بودم. مسافری از خراسان که آن راه دور را پیاده طی کرده بود، به محضر امام شرفیاب شد. پاهایش را که از کفش در آورد، شکافته شده و ترک برداشته بود.

گفت: به خدا سوگند من را نیاورد از آن جا که آمدم، مگر دوستی شما اهل البیت.

امام فرمود: به خدا قسم، اگر سنگی ما را دوست بدارد، خداوند آن را با ما مشهور کند و قرین گرداند ” و هل الدین الّا الحبّ” (1) آیا دین چیزی غیر از دوستی است؟

  1. سفینه البحار، ج 1، ص 201، ماده حب
نام نویسنده: مرتضی مطهری
انتشارات کتاب: صدرا
شماره صفحات ارسال شده: 43
منبع حکایت: جاذبه و دافعه علی علیه السلام
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی