و هل الدین الّا الحبّ

برید عجلی می گوید: در محضر امام باقر علیه السلام بودم. مسافری از خراسان که آن راه دور را پیاده طی کرده بود، به محضر امام شرفیاب شد. پاهایش را که از کفش در آورد، شکافته شده و ترک برداشته بود. گفت: به خدا سوگند من را نیاورد از آن جا که آمدم، مگر دوستی […]

کینه ای که تبدیل به دوستی شد.

شیبه نام پدرش عثمان بود که در جنگ احد به همراه کفار در حال کفر کشته شد. چون پیامبر پدرش و هشت نفر از خاندان او را کشته بود کینه پیامبر به دلش شعله می‌کشید. خودش می‌گوید: هیچکس نزد من از محمد دشمن تر نبود، زیرا هشت نفر از خاندان مرا کشته بود که همه لیاقت […]

مناجات امام سجاد علیه السلام

محمدبن ابی حمزه می‌گوید: پدرم گفت: امام سجاد (علیه السلام) را در یکی از شب ها در کنار کعبه دیدم که نماز می خواند، قیام نماز را طول داد، به‌گونه ای که دیدم گاهی بر پای راستش تکیه می داد، و گاهی بر پای چپش، سپس شنیدم با حال گریان می گفت: «یا سیدی تعذبنی […]