خاطرات همسر شهید صیاد شیرازی
چه کار می توانستم بکنم؟ روزهای جنگ بود. علی هم فرمانده نیروی زمینی بود. ماه تا ماه پیدایش نمی شد. گاهی اوقات میآمد تهران جلسه یا مأموریت و میرفت. وقتی میفهمیدم آمده تهران و نیامده خانه ناراحت می شدم. پشت تلفن بهش می گفتم: چرا نیومدی علی؟ عذرخواهی میکرد که کار داشتم. ولی مرتب تلفن […]