بار نخل

على بن ابى طالب (عليه السلام) از خانه بيرون آمده بود و طبق معمول، به طرف صحرا و باغستانها كه با كار كردن در آنجاها آشنا بود می رفت. ضمنا بارى نيز همراه داشت. شخصى پرسيد: يا على! چه چيز همراه دارى؟ على(ع): «درخت خرما، ان شاء اللّه». درخت خرما؟! تعجب آن شخص وقتى زايل […]

عرق کار

امام كاظم (علیه السلام) در زمينى كه متعلق به شخص خودش بود، مشغول كار و اصلاح زمين بود. فعاليت زياد، عرق امام را از تمام بدنش جارى ساخته بود. على بن ابى حمزه بطائنى، در اين وقت رسيد و عرض كرد: _ قربانت گردم! چرا اين كار را به عهده ديگران نمى گذارى؟ : چرا […]