مثل خدا

گویند: برای سلمان فارسی مهمان آمد، زمانی که والی مداین بود. مهمان دید میزبان در فکر تهیه غذا نیست، اما سکوت را شرط ادب دانست. ظهر که شد سلمان، مهمان یا مهمانانش را برداشت و به جای آن که به خانه برود به بیابان رفت. مقداری که راه پیمودند، دیدند عده ای از پرندگان بر […]

کاری برتر از طلا روی زمین

موسی ( علیه السلام) پیش از نبوت از مصر فرار کرد و پس از تحمل آن همه سختی و گرسنگی، به مدین رسید ، دید عده ای برای آب دادن گوسفندان در کنار چاهی گرد آمده اند ، در میان آنها دختران شعیب پیغمبر هم بودند  ،موسی به دختران شعیب کمک کرد و گوسفندان آنها […]

شیخ مرتضی انصاری و قناعت

دختر آیة الله حاج شیخ مرتضی انصاری نقل می کند:در ایام کودکی به مدرسه می رفتم مرسوم بود بعضی از روزها ناهار دانش آموزان را به مکتب می آوردند و دسته جمعی همه با هم همراه با معلم غذا می خورند.روزی به مادرم گفتم: بچه های دیگر از منزل ظرفهای غذا که در آن چند […]

حرص و طمع مرد احول

او مردی احول چشم و دو طرف سرش بی مو و مخرج راء و لام نداشته و بسیار حریص و طماع به مال و خوردنی های دنیا بوده و هیچ گاه از این جهت سیر نمی شد. وقتی از او در این باره پرسیدند.گفت: از هر خانه ای که دودی برآید گمان برم که برای […]

عنایت سیدالشهدا به شیخ جعفر شوشتری

مرحوم آیت الله شیخ جعفر شوشتری (رحمة الله علیه) می گوید: نجف اشرف تحصیل علوم دینی را به پایان بردم و دوره نشر علم و انذار فرا رسید به وطن خود بازگشته و به اداء وظیفه پرداختم و طبقات مردم را به اندازه فهم آنها هدایت می کردم و چون در آثار متعلقه به وعظ […]

اجتناب از غذای حرام

روزی هارون الرشید از خوان طعام خود جهت بهلول غذائی فرستاد، خادم غذا را برداشت و پیش بهلول آورد. بهلول گفت: من نمی خورم ببر پیش سگهای پشت حمام بینداز، غلام عصبانی شد و گفت: ای احمق این طعام، مخصوص خلیفه است اگر برای هر یک از امنا و وزرای دولت می بردم بمن جایزه […]