من ارباب تو هستم!

تو ارباب من نیستی، من ارباب تو هستم! در زمان خلافت امیرالمومنین علیه السلام، مردی همراه برده خود به حج رفت. بین راه، برده خطایی کرد و ارباب او را کتک زد. برده به ارباب گفت:« تو ارباب من نیستی، من ارباب تو هستم! » آنان در تمام سفر با یکدیگر در باره این که […]

احکایت ابو علی سینا و مشکل علمی

ابن خلکان در تاریخ خود در شرح حال ابن سینا بزرگ حکیم و دانشمند معروف می نویسد: «و کان اذا اشکلت علیه مسالة توضا و قصد المسجد الجامع و دعا الله عز و جل ان یسهلها و یفتح مغلقها له. چون ابوعلی سینا مسئله مشکلی برای او پیش می آمد، برمی خواست وضو گرفته و […]

کینه جویی ابن سلار

در قرن ششم هجری شخصی به نام ابن سلار که از افسران ارتش مصر بود به مقام وزارت رسید و در کمال قدرت به مردم حکومت می کرد. او از یک طرف مردی شجاع، فعال و باهوش بود، و از طرف دیگر خودخواه و کینه جو؛ لذا در دوران وزارت خود هم خدمت و هم […]

عمه و دختر برادر دیگر چرا؟

ابن ابی لیلی، قاضی اهل سنت بود. روزی پیش منصور دوانیقی آمد. منصور گفت: بسیار اتفاق می افتد که داستانهای شنیدنی پیش قضاوت می آورند، مایلم یکی از آنها را برایم نقل‌کنی. ابن ابی لیلی گفت: همین طور است. روزی پیره زن فرتوتی پیش من آمد با تضرع و زاری تقاضا می‌کرد از حقش دفاع […]

سخن خداوند به حضرت موسی (ع)

حضرت موسی (ع) به خداوند عرض کرد: کدام یک از بندگانت نزد تو محبوب‌تر است‌؟ خداوند فرمود: آن کس که مرا یاد کند و فراموشم نکند. موسی عرض کرد: کدامیک در قضاوت برتر از دیگران است خداوند فرمود: آن کس که به حق قضاوت کند و از نفس پیروی ننماید. موسی عرض کرد: کدامیک از […]