عمه و دختر برادر دیگر چرا؟

ابن ابی لیلی، قاضی اهل سنت بود. روزی پیش منصور دوانیقی آمد. منصور گفت: بسیار اتفاق می افتد که داستانهای شنیدنی پیش قضاوت می آورند، مایلم یکی از آنها را برایم نقل‌کنی. ابن ابی لیلی گفت: همین طور است. روزی پیره زن فرتوتی پیش من آمد با تضرع و زاری تقاضا می‌کرد از حقش دفاع […]

مهمان ناخوانده

شخصی در مسافرت مهمان شخص دیگر شد، هنگام خواب ، میزبان لحاف کوچکی آورد، مسافر نظر به این که هنگام خواب هوا نسبتا گرم بود، با خود گفت همین لحاف کافی است ، وقتی‌که خوابید و کم‌کم هوا سرد شد او در هر چند دقیقه ای خود را زیر لحاف جمع می‌کرد تا گرم شود، […]

آیه الله کاشف الغطا

در زمان «داوود پاشا» که باعث اضطراب خاطر و نگرانی علماء شد عده ای به کاظمین مهاجرت کردند سرانجام در این غائله عراق، شیخ «مرتضی انصاری» به زادگاه خود مراجعت فرمود و دو سال تمام مشغول درس و بحث شد و دو مرتبه عازم کربلا گردید. آن گاه راهی نجف شد و در آن جا […]

نماز والدین

سال یک هزار و سی صد و شصت و چهار هجری قمری مرحوم شیخ الفقها و المحدثین “آیة الله آقا میرزا محمد تهرانی” (اعلی الله مقامه) که دایی پدر ما بود و از علماء مقیم سامرا و صاحب تألیفات گرانقدری چون «مستدرک الوسائل»، با خانواده خود برای زیارت حضرت ثامن الائمه به ایران مسافرت کردند […]