بی چیزان با آبرو

ابو بصیر گفت: به امام صادق ( علیه السلام ) عرض کردم : یکی از شیعیان شما که مردی پرهیزکار است بنام عمر پیش عیسی بن اعین آمد و تقاضای کمک کرد با اینکه تنگدست بود. عیسی گفت: نزدم زکات هست ولی به تو نمی دهم، زیرا دیدم گوشت و خرما خریدی و این مقدار […]

ایمان و روحیه

ایمان و روحیه شهادت طلبی رزمندگان ما بسیار عجیب است وقتی که برنامه حمله باشد هیچ یک از رزمندگان ما به سادگی حـاضر نـمی شوند که در پشت خطوط جبهه بمانند و کارهای تدارکاتی را انجام دهند،بلکه همه می خواهند در خط حمله باشند،برادران و خواهران،راستی که کلید بهشت یعنی تانک و خمپاره و گلوله […]

فضیلت برآوردن حاجت دیگران

  قال رسول الله (ص) من قضی لأخیه المؤمن حاجة کان کمن عبد الله دهره «هر که حاجت برادر مؤمن خود را بر آورده کند مثل آن است که یک عمر عبادت کرده است». حضرت امام صادق (ع)  درباره برآوردن حاجت مؤمن فرمودند: * من قضی لأخیه المؤمن حاجة قضی الله عز و جل له- […]

خدمت به خلق

میمون بن مهران گفت: نزد امام حسن (ع) نشسته بودم که مردی آمد و گفت: ای فرزند پیامبرفلان شخص از من طلبی دارد ولی من پولی ندارم ، برای همین او می خواهد مرا زندانی کند. امام (ع) فرمود: در حال حاضر مالی ندارم که بدهی تو را بدهم ؛ او عرض کرد: پس شما […]

حق مومن بر مومن

ابان بن تغلب گفت: به همراه امام صادق (ع) مشغول طواف کعبه بودم در اثناء طواف یکی از دوستانم از من خواست که کنار بروم و به حرف و خواسته اش ‌گوش بدهم من دلم نمی خواست که از حضرت جدا شوم ، لذا توجهی به او نکردم در دور بعدی طواف آن شخص به […]

نتیجه عمل  

در زمان حضرت موسی (ع)  پادشاه ستمگری بود که وی به شفاعت بنده صالح، حاجت مؤمنی را به جا آورد! از قضا پادشاه و مؤمن هر دو در یک روز از دنیا رفتند! مردم جمع شدند و پادشاه را با احترام دفن نموده و سه روز مغازه ها را بستند و عزادار شدند. اما جنازه […]

استمداد و توسل متوکل به امام هادی

متوکل «دهمین طاغوت عباسی » بر اثر دمل و زخم بزرگی که در بدنش پدید آمده بود آنچنان بیمار شدکه نزدیک بود بمیرد، و کسی هم جرئت نداشت تا نشتر آهن به آن بگذارد «تا شکافته گردد و چرکش بیرون آید» مادر متوکل نذر کرد که اگر پسرش از این بیماری جان سالم بدر ببرد، […]

بخشش بی حد و حساب

امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) برای یک نفر پنج واسق کیلو خرما از خرمای زمین خودش که در ینبع اطراف مدینه مالک بود فرستاد؛ آن شخص هم از مردمانی بود که به عطای حضرت چشم داشت و هیچ در مقام سؤ ال و تقاضا از آن جناب و غیر را راضی نمی کرد! یک نفر […]

صدقه و سائل

روزی مرد جوانی نشسته بود و با همسرش غذا می خوردند و پیش روی آنان مرغ بریان قرار داشت، در این هنگام گدائی به در خانه آمد و سؤ ال کرد. جوان از خانه بیرون آمد و با خشونت تمام، سائل را از در خانه براند و محروم ساخت ؛ مرد محتاج نیز راه خود […]