شیخ انصاری چگونه شیخ انصاری شد؟

مرحوم شیخ مرتضی انصاری با برادر خود از کاشان به مشهد مقدس مسافرت نمود، پس از آن به تهران آمد و در حجره یکی از طلاب منزل گرفت. روزی شیخ به همان طلبه، مختصر پولی داد تا نانی بگیرد، وقتی برگشت شیخ دید حلوا هم گرفته و بر روی نان گذاشته است. به او گفت: […]

فریب دنیا

آیت‌الله شبیری زنجانی نقل میکردند : معمولاً آیت الله بروجردی(ره) در پایان درس چند جمله‌ای موعظه می‌کرد و پیدا بود که از روی قلب موعظه می‌کند.  به گونه‌ای بود که در مخاطب اثر می‌کرد. به یاد دارم این عبارت را با حال خاصّی می‌گفت : «الدُّنْیَا یَمُرُّ و یَغُرّ» یعنی دنیا می‌گذرد و انسان را […]

درخواست حضرت موسي عليه السّلام

حضرت موسي عليه السّلام عرض کرد: «خداوندا ميخواهم آن مخلوق را که خود را خالص برای یاد تو کرده باشد و در طاعتت بي آلایش باشد، ببينم.» خطاب رسيد: «ای موسي برو در کنار فلان دریا تا به تو نشان بدهم آنکه را خواهي. حضرت رفت تا رسيد به کنار دریا؛ دید درختي در کنار […]

رفتار دنیا با اهلش

حضرت عیسی به همراهی مردی سیاحت می‌کرد، پس از مدتی راه رفتن گرسنه شدند و به دهکده‌ای رسیدند. عیسی (ع) به آن مرد گفت : برو نانی تهیه کن و خود مشغول نماز شد. آن مرد رفت و سه عدد نان تهیه کرد و بازگشت ، اما مقداری صبر کرد تا نماز عیسی (ع) پایان […]

مومنان در کمین وساوس شیطان

سلام بن مستنیر می گوید: در محضر امام باقر بالا بودم ، حمران بن اعین «یکی از شاگردان معروف امام باقر» وارد شد، و چند سؤال کرد و از امام جواب شنید، هنگامی که حمران خواست خداحافظی کند، به امام باقر) علیه السلام) عرض کرد: «وقتی که ما در محضر شما هستیم ، «محضر ملکوتی […]

دوستی دنیا و دوری از مرگ!

مرد لطیفه‌گویی از دوستان امام حسن (علیه السلام) بود. مدتی نزد آن حضرت نیامده بود، روزی خدمت امام رسید. حضرت پرسید: چگونه صبح کردی ؟ «حالت چطور است ؟»گفت: یابن رسول الله !حال من برخلاف آن چیزی است که خودم و خدا و شیطان آن را دوست داشته و می خواهند امام خندید و فرمود:چطور؟ […]

تقوی در کلام عباد

مردی به یکی از عباد گفت: تقوا را برایم توصیف کن. عابد گفت: من از تو سؤالی دارم، اگر در زمین پر از خار راه بروی چه میکنی؟ مرد گفت: خود را حفظ می‌کنم و با ملاحظه و احتیاط راه می‌روم. عابد گفت: در دنیا نیز چنین کن که تقوا همین است.

بهترین یار و نگهبان

برخی از دنیاپرستان و ریاست طلبان، بر علیه امام علی هادی (ع) نزد متوکل عباسی سخن چینی کردند؛ که آن حضرت در منزلش برای جذب اقشار مختلف نامه برای افراد می فرستد و اسلحه جمع کرده اند تا بر علیه حکومت شما شورش وقیام کنند. متوکل چند نفر را مسلحانه مامور کرد تا شبانه به […]

حضرت عیسی و صیاحت

حضرت عیسی پا به همراهی مردی سیاحت می‌کرد، پس از مدتی راه رفتن گرسنه شدند و به دهکده ای رسیدند. عیسی (علیه السلام) به آن مرد گفت: برو نانی تهیه کن و خود مشغول نماز شد. آن مرد رفت و سه عدد نان تهیه کرد و بازگشت، اما مقداری صبر کرد تا نماز عیسی (علیه […]

ناپایداری دنیا

منصور دوانیقی روزی به عمرو گفت: مرا پندی بده! گفت: از دیده گویم یا از شنیدنی ها؟ منصور گفت: از چشمت دیدی بگو. عمرو گفت: چون عمر عبدالعزیز وفات یافت او را یازده پسر ماند و ارث او هفده دینار بود که هر پسری را هیجده قیراط شد. هشام بن عبدالملک چون وفات کرد او […]