«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

 اگر چشمتان به شطرنج افتاد..!

مرحوم آیت الله دستغیب این روایت را از کتاب عیون اخبار الرضا علیه -السلام نقل می کند:

فضل بن شاذان می گوید: از امام رضا (علیه السلام) شنیدم که فرمودند: چون سر حسین بن علی (علیه السلام) را به شام بردند یزید (لعنه الله) امر کرد تا سر را گذاشتند و بر آن سفره طعام قرار دادند و با یارانش به خوردن غذا و آشامیدن فُقّاع (آبجو) مشغول شدند؛ چون فارغ شدند امر کرد که سر آن حضرت را در طشت در پایین تخت او گذاردند و بساط شطرنج را بر آن پهن نمودند و یزید (علیه اللعنة) به بازی شطرنج مشغول شد؛ و حسین و پدر و جدش (صلوات الله عليهم) را یاد می کرد و مسخره می نمود؛ و هر وقت از همبازی خود میبرد سه مرتبه فقاع مینوشید و آن مقدار که در جام مانده بود را نزدیک آن طشت بر زمین می ریخت.

پس هر کس که از شیعیان ماست باید از خوردن فقاع و از بازی با شطرنج دوری کند.

و هر کس چشمش به فقاع یا به شطرنج افتاد باید یاد حسین -علیه السلام- کند و یزید و آل_زیاد را لعنت کند؛ (یا حسین؛ بر یزید و آل زیاد لعنت) اگر چنین کند خداوند گناهان او را پاک کند هر چند به عدد ستارگان باشد.

منبع حکایت: جلد اول کتاب 《گناهان کبیره》 بحث قمار
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی