متوکل سعی بسیار داشت تا امام هادی (علیه السلام) را جزء اطرافیان خود کند، تا آن حضرت هم کاسه و همدم وی گردد و بدین وسیله آبرو و شخصیت امام هادی (علیه السلام) را از نظرها ساقط نماید متوکل در این مورد، پافشاری و ترفندهای بسیاری نمود، ولی در برابر مقاومت آن حضرت، درمانده گردید. به گونه ای که به اطرافیان گفت: “و یحکم قد اعیانی امر ابن الرضا، ابی ان یشرب معی او یناد منی او اجد فیه فرصة فی هذا” وای بر شما! موضوع پسر رضا “علیه السلام” (یعنی امام هادی علیه السلام) مرا عاجز و درمانده ساخته، او از میگساری و همدمی با من دوری می کند و من هر کاری میکنم قادر نیستم، فرصتی برای وارد کردن او به بزم خود بیابم. آری مقاومت های خلل ناپذیر امام هادی در برابر هوس های طاغوت قلدری مانند متوکل، درس بزرگ مقاومت در برابر هوس ها را به انسان های آزاده و پیرو خط امامان (علیهم السلام) را می آموزد، که آنان هرگز تسلیم هوسها و زرق و برق های زودگذر زر اندوزان دین فروش نگردند.