در مدینه مردی بود به نام قزمان هر وقت سخنی از او به میان می آمد و از کارهای نیکش صحبت می شد، پیغمبر (صلی الله علیه و آله) می فرمود: او اهل آتش جهنم است، هنگامی که جنگ احد پیش آمد، قزمان در میدان نبرد، با شهامت جنگید و به تنهایی تعدادی از کفار را کشت سرانجام زخمهای سنگین برداشت،همراهان او را به خانه های بنی ظفر بردند بعضی خدمت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمده و ماجرای قزمان را گفتند. حضرت فرمودند: خداوند هر آنچه را که اراده کرد، انجام می دهد عده ای از مسلمانان در کنار بستر او بودند و به او میگفتند: بهشت بر تو مژده باد! زیرا امروز، در راه خدا سخت کوشش و فداکاری کردی و خویشتن را به خطر انداختی. قزمان در جواب گفت: مژده بهشت برای چیست؟ به خدا سوگند، فداکاری و جنگم تنها به خاطر دفاع از قبیله و فامیلم بود، اگر موضوع قبیله و فامیل نبود هرگز به جنگ حاضر نمی شدم وقتی زخمهای بدن، او را به شدت رنج داد تیری از تیردان بیرون کشید و با آن رگی از بدن خود را برید، بدین وسیله خودکشی کرده به زندگی خود پایان داد. بحار الأنوار، ط دارالاحیاءالتراث، العلامة المجلسي: ج ۶، ص ۳۲