«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

توقع امام زمان (عج) از شیعیان

شور و حال عجیبی در حرم حکم‌فرما بود، سپس حضرت ولی عصر (ع) به من فرمودند:
«شما وظیفه دارید از کانال حضرت اباعبدالله الحسین (ع) مرا به تمام دنیا معرفی کنید، چرا به شیعیان نمی‌گویید من هم مثل جد بزرگوارم حضرت سیدالشهداء (ع) تنها هستم، آقا امام حسین (ع) اگر در صحرای کربلا تنها ماند من هم در صحراها تنها هستم و هر لحظه ندای «هل من ناصر ینصرنی» را سر می‌دهم و کسی به ندای من توجهی نمی‌کند، چون شیعیان به آقا امام حسین (ع) علاقه خاصی دارند شما می‌توانید از این راه، مظلومیت ما را با زبان و قلم خود به آنها معرفی کنید، ما این را تا به حال از هیچ کس نخواسته‌ایم فقط از شما شیعیان خواسته‌ایم»

نام نویسنده: ابوالفضل سبزی
منبع حکایت: درد دل امام زمان (عج)
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی