«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

حوایج مردم مثل امانت خداوند است که باید مخفی بماند.

حارث همدانی ، یکی از اصحاب و دوستان حضرت امیرالمؤ منین علی بن ابی طالب ( علیه السلام)  است ،حکایت کند:شبی به منزل امیرالمؤ منین ، امام علی (علیه السلام) وارد شدم و ضمن صحبت هائی با آن حضرت ،عرض کردم: یا امیرالمؤمنین (علیه السلام)از شما خواسته ای دارم ؟حضرت فرمود: ای حارث ، آیا مرا سزاوار و شایسته شنیدن خواسته ات می دانی؟ گفتم: بلی ، یا امیرالمؤمنین ، شما از هر کسی والاتر و شایسته تر هستید .

حضرت فرمود: ان شاءالله که خداوند به وسیله من جزای خیری به تو دهد، و سپس از جای خود برخاست و چراغ را خاموش نمود و اظهار داشت : علت این‌که چراغ را خاموش کردم ، چون دوست نداشتم ذلت خواسته را در چهره ات بنگرم ، و بتوانی به آسودگی و بدون هیچ واهمه ای خواسته هایت را بیان کنی.
بعد از آن ، افزود: از حضرت رسول اکرم (ص)شنیدم که فرمود: حوایج و خواسته های انسان به عنوان امانت خداوندی است ، که باید در درون او مخفی بماند، و برای کسی غیر از خدای سبحان بازگو نکند.پس از آن فرمود: هرکه حاجت و خواسته برادرش را بشنود بایستی او را کمک نماید و خواسته اش را برآورده کند البته تا جائی که مقدور باشد، نباید او را ناامید و مایوس گرداند . 

 

نام نویسنده: عبدالله صالحی
منبع حکایت: چهل داستان از امیر المومنین( ع)
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی