«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

دروغ گفتن به اسم دین!

در یکی از شهرستانها مجلس روضه ای بود یکی از علمای بزرگ هم در این مجلس حضور یافتند، در آن حال سیدی شروع به ذکر مصیبت نموده و بعضی از روضه های خلاف واقع ونادرست را هم خواند. آن عالم جلیل القدر و مجتهد آگاه نتوانست تحمل کند و بپذیرد که به اسم دین و مذهب و محبت به اهل بیت دروغ گفته شود، لذا به روضه خوان خطاب کرد که:اینها چیست که می خوانی روضه خوان جواب داد: آقا شما بروید دنبال فقه و اصولتان،من خودم اختیار جدم را دارم! این‌گونه برخورد کردن و عمل نمودن یکی از راههایی است که ضربه هایی به دین وارد کرده است زیرا هدف که مقدس است ، وسایلی هم که در خدمت آن است باید پاک و مقدس باشد ما نباید دروغ بگوییم، نباید غیبت کنیم ، نباید تهمت بزنیم . نه تنها برای نفع شخصی خودمان بلکه برای نفع دین هم نباید این امور زشت و حرام را مرتکب شویم چون که انجام این امور به نفع دین، موجب بی دینی کردن مردم است و این از نظر دین مقدس اسلام هرگز پذیرفته نیست .

نام نویسنده: محمد جواد صالحی
منبع حکایت: حکایتها و هدایتها درآثار شهید مطهری
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی