«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

مبارزه منفی در مسجد

یکی از شاگردان امام صادق(ع) از آن حضرت پرسید: آیا غیر از امام علی (ع)  و خاندان آن حضرت کسی ، خلافت ابوبکر را انکار کرد و به آن اعتراض نمود؟امام صادق(ع) در پاسخ فرمود: دوازده نفر صریحا و رسما به خلافت ابوبکر اعتراض کردند، افراد شش نفراز مهاجران بودند، که عبارتند از: سلمان ، ابوذر، مقداد، بریده اسلمی، خالد بن سعید و عمار یاسر و شش نفر از انصار بودند، که عبارتند از: ابوالهیثم تیهان، عثمان بن حنیف، خزیمة بن ثابت، ابی بن کعب و ابوایوب انصاری. این دوازده نفر به حضور امام علی (ع)  آمدند، و پیوند خود را با آن حضرت آشکار کردند، و به حقانیت و شایستگی آن حضرت ، برای رهبری اقرار نمودند، سپس در مورد رهبری به مشورت پرداختند، آنها تصمیم گرفته بودند که به مسجد آیند وابوبکر را از بالای منبر پیامبر (ص) به پائین بیاورند؛از امام علی (ع) اجازه خواستند تا این کار را انجام دهند، وافزودند: ای علی (ع)  از پیامبر(ص)شنیدم که فرمود: علی مع الحق و الحق مع علی ییل کیف ما ماله علی با حق است و حق با علی است ، هر جا متمایل می شود بر این اساس اجازه شورش بر مخالفان را به ما بده ، که کاسه صبرمان لبریز شده و دیگر توان تحمل نداریم .امام علی(ع) آنها را از این کار نهی کرد و فرمود: این کار موجب کشت و کشتار می گردد و پیامبر (ص) مرا به صبر و تحمل سفارش  نموده است ، ولی من به شما پیشنهاد می کنم که به مسجد بروید و در حضور مردم ، احتجاج کنید و مطالب حق را بیان نمایید روش بهتر همین است.

نام نویسنده: غلامرضا نیشابوری
منبع حکایت: داستانها و حکایتهای مسجد
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی