«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

پاسخ امام حسن(ع) به هتاکی معاویه

در آن هنگام که امام حسن (ع) در کوفه بود، وقتی‌که معاویه بر اوضاع مسلط شد، به کوفه آمد. جمعی از طرفداران او به او گفتند: حسن بن علی(ع) در نظر مردم کوفه، دارای مقام بسیار ارجمندی است، اگر او را به اجبار وارد مسجد کنی، و در ملاء عام بر بالای منبر بروی و او را در حضور مردم سرافکنده کنی ،کار شایسته ای نموده ای. معاویه ابتدا این پیشنهاد را نپذیرفت، آنها اصرار کردند، سرانجام معاویه پذیرفت. برای نماز به مسجد آمد و جمعیت در مسجد بودند، او به امام حسن (ع) هتاکی کرد و به ساحت مقدس حضرت علی (ع) ناسزا گفت.

هماندم امام حسن (ع) برخاست و فریاد زد: ای پسر جگر خواره، آیا تو به امیرمؤمنان علی ا(ع) ناسزا می‌گویی، با این که پیامبر (ص) فرمودند: هر کس به علی ناسزا بگوید، به من ناسزا گفته و هر کس به من ناسزا بگوید، به خدا ناسزا گفته، و کسی که به خدا ناسزا بگوید، خدا او را داخل دوزخ می‌کند، به طوری که تا ابد در دوزخ بماند. سپس امام حسن (ع) به عنوان اعتراض، مجلس را ترک کرد.

نام نویسنده: عمادزاده.
منبع حکایت: برگرفته از کتاب داستانها و حکایتهای مسجد اثر غلامرضا نیشابوری.
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی