«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

پندی از ابلیس

 

امام صادق (ع) براى حفص بن غیاث حکایت فرمودند که: روزى ابلیس بر حضرت یحیى (ع )ظاهرشد در حالى که ریسمان هاى فراوانى به گردنش آویخته بود؛

حضرت یحیى (ع) پرسید: این ریسمان ها چیست؟

ابلیس گفت: اینها شهوات و خواسته هاى نفسانى بنى آدم است که با آنها گرفتارشان مى کنم.

حضرت یحیى (ع) پرسید: آیا چیزى از ریسمان ها هم براى من هست؟

ابلیس گفت: بعضى اوقات پرخورى کرده اى و تو را از نماز و یاد خدا غافل کرده ام.

حضرت یحیى (ع) فرمود: به خدا قسم، از این به بعد هیچ گاه شکمم را از غذا سیر نخواهم کرد.

ابلیس گفت: به خدا قسم، من هم از این به بعد هیچ مسلمان موحدى را نصیحت نمى کنم .

امام صادق (ع) در پایان این ماجرا فرمود: اى حفص! به خدا قسم، بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچ گاه شکم شان را از غذا پر نکنند. به خدا قسم ، بر جعفر و آل جعفر لازم است هیچگاه براى دنیا کار نکنند!

 

 

 

 

‌‌‌

نام نویسنده: عباس عزیزی
شماره صفحات ارسال شده: ص۴۱
منبع حکایت: صراط سلوک ،پندهای حکیمانه علامه حسن زاده آملی
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی