«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

گذشت پیامبر

روزی حضرت علی (علیه السلام) از سمت پیامبر مامور شدند تا سه نفر را که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) را آزار داده بودند بکشند، ولی حضرت علی (علیه السلام) یک نفر را کشت و دو نفر دیگر را اسیر کرد و خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) آمدند.

پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به آنان فرمود اگر اسلام را قبول نکردند، به جرم توطئه‌گری اعدام شوند. جبرئیل گفت یکی از اینان اخلاق خوش دارد و خدا او را بخشیده است. او اسلام آورد و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) به او گفت این خوش‌خویی و سخاوت تو را به بهشت می‌رساند.

نام نویسنده: استادانصاریان
انتشارات کتاب: راه افق
شماره صفحات ارسال شده: ۲۰۰
منبع حکایت: حکایت نامه موضوعی پیامبر
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی