علت خوف از مرگ و قیامت
شخصی از اباذر «ره» پرسید :چرا ما مرگ را خوش نداریم؟ فرمود: برای این که شما دنیا را آباد کردهاید و آخرت را ویران ساختهاید و خوش ندارید از خانه آباد به خانه ویران بروید. از او پرسیدند: ما چگونه وارد محضر الهی میشویم؟ اباذر پاسخ داد: نیکوکاران همانند مسافری است که به خانواده خود […]
حضرت یحیی علیه السلام
حضرت یحیی پیامبر علیه السلام وقتی دید روحانیون بیت المقدس روپوش هایی موئین و کلاه های پشمین بر تن و سر دارند، از مادر تقاضا کرد برایش چنین لباسی درست کند. بعد در بیت المقدس همراه با احبار مشغول عبادت شد.روزی نگاهی به اندامش که لاغر شده بود انداخت و گریه کرد: خداوند به او […]
عزم امام حسین
مردی خدمت امام حسین رسید، و عرض کرد که شخص گنهکاری هستم و نمی توانم خود را از معصیت نگهدارم، لذا نیازمند نصایح شما می باشم امام فرمودند: پنجکار را انجام بده، بعد هر گناهی می خواهی مرتکب شو! اول: روزی خدا را نخور، هرگناهی مایلی انجام بده !دوم: از ولایت خدا خارج شو، هر […]
نشان دادن بهشت و دوزخ
اصحاب علی(ع) گفتند: یا أمیرالمؤمنین! ای کاش از آنچه که از پیغمبر به شما رسیده، برای اطمینان خاطر به ما چیزی نشان می دادی؟ فرمود: اگر یکی از عجایب مرا ببینید کافر می شوید، و می گویید ساحر و دروغگو و کاهن است، و تازه این بهترین سخن شما درباره من است. گفتند: همه ما […]
شمشیر اسلام
در جنگ خندق وقتیکه کفار قریش مسلمین را احاطه کردند و قبایل دیگر هم با قریش همدست شده و آنان را در برابر اسلام تقویت نمودند، ده هزار سرباز مسلمان را محاصره کرده ، مسلمانان را در شرایط بسیار سخت اقتصادی و اجتماعی قرار دادند، به طوری که به حسب ظاهر راهی برای نجات مسلمین […]
جایگاه غاضب و ظالم جهنم است
یزید فرزند معاویه به خلافت رسید و فرزندی داشت که او نام پدرش معاویه را بر او نهاد . وقتی یزید از دنیا رفت ، طبق معمول فرزندش که معاویه نام داشت، جانشین او شد معاویة بن یزید وقتیکه شب می خوابید، دو کنیز ، یکی کنار سر او و دیگری پایین پای او بیدار […]
عرضه دین
حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) میگوید: محضر آقای خودم امام علی النقی الهادی (علیه السلام) رسیدم، همین که چشمش به من افتاد فرمود: خوش آمدی ای ابالقاسم! تو به راستی دوست ما هستی عرض کردم: فرزند رسول خدا! می خواهم دین خود را بر شما عرضه کنم. چنانچه این اعتقاد من مورد پسند شماست در آن […]
بخل
پیامبراکرم (صلی الله علیه وآله) به طواف خانه خدا مشغول بود، مردی را دید که پرده کعبه را گرفته و می گوید: خدایا به حرمت این خانه مرا بیامرز. رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: گناه تو چیست؟ گفت: گناهم بزرگ تر از آن است که برایت توصیف کنم . فرمود: وای برتو، گناه […]