آقاسيدحسين قاضي پدر مرحوم حاج ميرزا علي آقا قاضي گوید: پس از آن که به پيری رسيدم، دیدم با شيطان بالای کوهي ایستاده ایم. من دست خود را بر محاسنم گذاشتم و به او گفتم: مرا سن کهولت فرا رسيده، اگر ممکن است از من
درگذر. شيطان گفت: «این طرف را نگاه کن». وقتي نظر کردم، دره ای بسيار عميق را دیدم که
از شدت خوف و هراس، عقل انسان مبهوت مي ماند. شيطان گفت: « در دل من رحم و مروت و
مهر قرار نگرفته است. اگر چنگال من به تو بند گردد جای تو در ته این دره خواهد بود که تماشا
مي کني!»