در شهریور 1374، برای برداشتهای تصویری و ضبط و ثبت مصاحبههای تعـدادی از فرماندهان، رفته بودیم کردستان. در گردنه صلوات آباد بودیم که آخرین مصاحبهها با تعدادی از فرماندههای سـپاه و ارتش به پایان رسـید. بعـد از اتمام کار، شهید صـیّاد به برادر فیلمبردار گفت: «چقدر از این فیلم خالی مانده است؟» فیلم بردار جواب داد: «جناب، دو دقیقه.» صـیّاد به او گفت: «این دو دقیقه، بیت المال است، هـدر نرود. حتمًا درجای دیگری اسـتفاده کنید تا اسرافی در بیت المال نشود.» فیلمبردار هم [بیدرنگ] با خودکار روی بدنه فیلم نوشت که دو دقیقه خالی است. اتفاقًا مـدتی بعـد که برای مصاحبه با یکی از فرماندهان رفته بودیم، آن مصاحبه دقیقًا دو دقیقه بیشتر طول نکشید»