«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

بی ارزشی عبادات ناخالص

صالحان نباید به اعمال خود، بنازند: امام باقر (علیه السلام) یا امام صادق (علیه السلام) فرمودند: دو مرد وارد مسجد شدند، یکی از آن ها عابد بود، و دیگری گنه کار بود، وقتی که از مسجد بیرون آمدند مرد گنه کار، مؤمن راستین بیرون آمد، ولی مرد عابد، فاسق و گنه کار خارج شد، از این رو که عابد وقتی وارد مسجد شد، به عبادت خود می بالید، و در اندیشه خود به عبادتش مغرور بود، ولی گنه کار در فکر پشیمانی از گناه و طلب آمرزش گناهانش از خدا بود. خداوند به حضرت داود (علیه السلام) خطاب کرد: بشر المذنبین و انذر الصدیقین «گنه کاران را مژده بده و درست کاران راست گو را بترسان». داود (علیه السلام) عرض کرد: چگونه گناه کاران را مژده بدهم، و درست کاران را بترسانم؟!» خداوند فرمود: «به گناه کاران مژده بده که من پذیرای توبه، و بخشنده گناه هستم، و درست کاران را بترسان که به اعمال خود، خودبین نشوند، زیرا بنده ای نیست که او را به پای حساب‌رسی بکشم، مگر این‌ که «بر اثر ناخالصی های عبادتش» به هلاکت بیافتد».

نام نویسنده: شیخ کلینی ج 2
انتشارات کتاب: دارالکتب الاسلامیه
شماره صفحات ارسال شده: 314
منبع حکایت: کافی
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی