روزی کسی پرسید: چرا نماز صبح دو رکعت است گفتم : نمی دانم ، دستور خداوند است و باید انجام دهیم همین که فهمید نمی دانم ، قیافه روشنفکری گرفت و گفت : دنیا، دنیای علم است ، امروز دیگر دین بدون علم صحیح نیست و…پرسیدم : حال تو بگو: چرا برگ درخت انار کوچک است ولی برگ انگور، بزرگ و پهن می باشد؟گفت: نمی دانم : من هم همان قیافه را گرفته و گفتم : دنیا، دنیای علم است ، علم باید ثابت کند و… اندکی از غرورش کاسته شد.
گفتم : برادر! قبول دارم که دنیا، دنیای علم است ، ولی نه به این معنا که همه اسرار هستی را باید همین امروز بدانیم حتما میان برگ باریک انار و برگ پهن انگور و مزه میوه هایشان، رابطه ای در کار است که هنوز، برگ شناس، خاک شناس ، گیاه شناس و میوه شناس ، آن را کشف نکرده است .پس وجود اسرار را می پذیریم ولی ادعای فهمیدن همه آنها را هرگز از هیچکس قبول نمی کنیم برگرفته از کتاب داستانهائی پیرامون نماز نویسنده: محمود علی محمد لو