«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

سوال از چیستی و چرایی احکام

روزی کسی پرسید: چرا نماز صبح دو رکعت است گفتم : نمی دانم ، دستور خداوند است و باید انجام دهیم همین که فهمید نمی دانم ، قیافه روشنفکری گرفت و گفت : دنیا، دنیای علم است ، امروز دیگر دین بدون علم صحیح نیست و…پرسیدم : حال تو بگو: چرا برگ درخت انار کوچک است ولی برگ انگور، بزرگ و پهن می باشد؟گفت: نمی دانم : من هم همان قیافه را گرفته و گفتم : دنیا، دنیای علم است ، علم باید ثابت کند و… اندکی از غرورش کاسته شد.

گفتم : برادر! قبول دارم که دنیا، دنیای علم است ، ولی نه به این معنا که همه اسرار هستی را باید همین امروز بدانیم حتما میان برگ باریک انار و برگ پهن انگور و مزه میوه هایشان، رابطه ای در کار است که هنوز، برگ شناس، خاک شناس ، گیاه شناس و میوه شناس ، آن را کشف نکرده است .پس وجود اسرار را می پذیریم ولی ادعای فهمیدن همه آنها را هرگز از هیچ‌کس قبول نمی کنیم برگرفته از کتاب داستانهائی پیرامون نماز نویسنده: محمود علی محمد لو 

نام نویسنده: محمود علی محمد لو
منبع حکایت: داستانهائی پیرامون نماز
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی