جمعی از مفسران از ابن عباس _ نقلکرده اند: که عده ای از مردم مکه ظاهرا مسلمان شده بودند ولی در واقع در صف منافقان قرار داشتند؛ به همین دلیل ، حاضر به مهاجرت به مدینه نشدند و عملا هوادار و پشتیبان بت پرستان بودند، اما سرانجام مجبور شدند از مکه خارج شوند «و تا نزدیکی مدینه بیایند و شاید هم به خاطر موقعیت ویژه ای که داشتند برای هدف جاسوسی این عمل را انجام دادند» و خوشحال بودند که مسلمانان آنها را از خود می دانند و ورود به مدینه برای آنها طبعا مشکلی ایجاد نخواهد کرد .
مسلمانان از جریان آگاه شدند ولی به زودی درباره چگونگی برخورد با این جمع در میان آنان اختلاف افتاد برخی معتقد بودند که این عده را باید طرد کرد؛ زیرا در واقع پشتیبان دشمنان اسلامند، ولی بعضی از افراد ظاهربین و ساده دل با این طرح مخالفت کردند و گفتند: عجبا! ما چگونه با کسانی که گواهی به توحید و نبوت پیامبر داده اند بجنگیم و تنها به جرم این که هجرت ننموده اند خون آنها را حلال بشماریم؟ آیه ذیل نازل شد، و دسته دوم را در برابر این اشتباه ملامت و سپس راهنمایی کرد.( فما لکم فی المنافقین فئتین و الله أرکسهم بما کسبوا أ تریدون أن تهدوا من أصل الله و من یضلل الله فلن تجد له سبیلا ک هجرت )
«نساء آیه ۸۸»