یکی از علمای نجف گوید: روزی به دکان سبزی فروشی رفته بودم، دیدم مرحوم آیت الله سید علی آقا قاضی (ره) خم شده و مشغول کاهو سوا کردن است ، ولی به عکس معمول ، کاهوهای پلاسیده و آنهائی که دارای برگهای خشن و بزرگ هستند برمی دارد.من کاملا متوجه بودم ، تا مرحوم قاضی کاهوها را به صاحب دکان داد و ترازو کرد و بعد آنها را در زیر عبا گرفت و روانه شد. من به دنبال ایشان رفتم و عرض کردم : آقا شما چرا این کاهوهای غیر مرغوب را جدا کردید؟!
فرمودند: آقا جان! این مرد فروشنده شخص بی بضاعت و فقیر است، منگاه گاهی به او کمک میکنم، و نمی خواهم به او چیزی بلاعوض داده باشم تا اولا آن عزت و شرف و آبرو از بین برود، و ثانیا خدای ناخواسته عادت کند به مجانی گرفتن ، و در کسب هم ضعیف شود.
برای ما فرقی ندارد کاهوی لطیف و نازک بخوریم یا از اینکاهوها؛ من می دانستم که اینها بالاخره خریداری ندارد، ظهر تابستان که دکان خود را می بندد به بیرون می ریزد لذا برای جلوگیری از خسارت و ضرر کردن او این ها را خریدم.