«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

برزخ مرد یهودی که محب امیر المومنین بود

روزی سلمان فارسی از امیرالمؤمنین(علیه السلام) کشف یکی از اسرار نهان را درخواست کرد، امیرالمؤمنین (علیه السلام) او را به قبر یهودی راهنمائی فرمود. سلمان به امر امام به قبرستان رفت و برزخ آن یهودی را که محب امیرالمؤمنین بود با چشم بصیرت دید و مشاهده کرد که: در جایی بسیار دل گشا و خوب، بر قصری عالی نشسته است: سلمان از او سئوال نمود که: تو را کدام طاعت بدین مقام و منزلت رسانیده است با این که بر دین یهود بوده ای؟ گفت: مرا از شرف اسلام بهره ای نبود، ولی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را دوست می داشتم، و همان محبت خالصانه، در برزخ موجب این مقامات شده است.

نام نویسنده: سید علی اکبر صداقت
منبع حکایت: یکصد موضوع ، پانصد داستان
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی