روش و اخلاق امام موسی کاظم (ع) چنین بود که اگر کسی پشت سر حضرتش حرف زشتی می زد و بدگوئی میکرد، امام با او اظهار ناراحتی نمی کرد، بلکه هدیه ای برایش می فرستاد. نقل شده فردی به امام علی (ع) دشنام و ناسزا میگفت و بدین شیوه حضرت موسی کاظم(ع) را مورد آزار و اذیت قرار می داد.
مرتب دوستان و اطرافیان آن حضرت میگفتند: یا ابن رسول الله! اجازه فرمائید تا او را مجازات کنیم. لیکن امام از اینکار جلوگیری می نمود؛ و مانع مجازات او میگردید. روزی حضرت از دوستان خود پرسید: محلکار این شخص کجاست؟ و چه می کند؟
عرضه داشتند: در اطراف مدینه مزرعه ای دارد، روزها در آنجا مشغول کشاورزی است. حضرت سوار مرکب خود شد و به سوی مزرعه آن شخص بد زبان، رهسپار گشت؛ چون به مزرعه او رسید، با الاغ وارد زراعت ها و محصول او گردید.
آن شخص با دیدن چنین صحنه ای، فریادکشید: زراعت ما را لگدمال نکن؛ ولی حضرت به راه خود ادامه داد تا نزدیک او رسید و سپس از الاغ پیاده شد و کنارش نشست و با او مشغول شوخی و مزاح گردید؛ و بعد از آن فرمود: چقدر برای این زراعت هزینه کرده ای؟
گفت: صد دینار، حضرت فرمود: برای درآمد و سود از آن، چه مقدار آرزو و امید داری که بهره ببری؟ در پاسخ گفت: علم غیب نمی دانم. حضرت فرمود: پرسیدم : چه مقدار آرزومندی؟
آن شخص گفت: دویست دینار. امام سیصد دینار به او داد و با ملاطفت فرمود: درآمد زراعت هم مال خودت باشد. آن شخص با مشاهده چنین برخوردی، تعجب کرده پیشانی حضرت را بوسید و از جسارتهای گذشته خود عذرخواهی کرد و چون شب، هنگام نماز فرا رسید و مردم به مسجد آمدند، دیدند آن شخص پشت سر امام نماز جماعت می خواند. پس از آن ، حضرت به دوستان خود فرمود: حال اینکار و روش صحیح بود، یا آنچه که شما پیشنهاد می دادید؟!