«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

عالم روشن ضمیر

آیت الله قوچانی رحمة الله مینویسد:

طلبه باید درس را ِلـلّه؛ یعني برای دست گيری و هدایت و ارشاد جُهّال بخواند، که بندگان خدا را از ورطه ی جهالت و ضلالت برهاند، که خدا چنين طلبه ای را دوست خواهد داشت. اگر به
نيت ماليّه دنيا و ریاست دنيا و غلبه ی بر امثال و اقران درس بخواند، تن به زحمت چيز فهمي ندهد و در صدد آن نباشد، بلکه به چهار کلمه لفاظي و صناعي که جُهّال را به آن قانع توان کرد،قناعت کند. این طور اشخاص، دین فروش و راهزنانند. باید حتي الامکان دست آنها را کوتاه کرد و به این طایفه نباید چيز آموخت که سلاح به دست دزد و دشمن دین دادن است. تعليم چنين اشخاص بدتر از بيع اسلحه است به کافر حربي؛ بلکه اجازه ی اجتهاد به اینها دادن -ولو مجتهد هم باشند- بدتر از محرمات شدیده است.»

نام نویسنده: آیت الله آقا قوچانی رحمةالله
شماره صفحات ارسال شده: ۳۰_۳۱
منبع حکایت: سياحت غرب، مقدمه.
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی