شبی ابوجهل، دشمن سرسخت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به همراه ولیدبن مغیره به طواف خانه کعبه پرداختند در ضمن طواف با هم درباره پیامبر (صلی الله علیه و آله) سخن به میان آوردند.
ابوجهل گفت: قسم به خدا که او صادق است
ولید گفت: خاموش باش، تو از کجا این سخن را میگویی؟
ابوجهل گفت: ما او را در کودکی و جوانی راستگو و امین میدانستیم، چگونه پس از آن که او بزرگ شده و عقلش کامل گشته دروغگو و خائن شده باشد؟!
ولید گفت: چرا او را تصدیق نمیکنی و ایمان نمیآوری؟
گفت: می خواهی دختران قریش بشنوند و بگویند، ابوجهل از ترس شکست تسلیم شده است؟ سوگند به بت های لات و عزی هرگز از او پیروی نخواهم کرد
بعد از اظهار این غرور توسط ابوجهل خداوند این آیه را نازل فرمود: خدا بر گوش و قلب او مهر زده و بر چشمش پرده ظلمت کشیده است.