در کتاب قصص العلماء نقل شده است: وقتی مادر هلاکوخان مغول از دنیا رفت عالمی از آخوندهای دربار روی رشک و حسد به هلاکوخان گفت: در قبر، نکیر و منکر از اعتقادات و اعمال سؤال می کنند و مادر شما بی سواد است و سررشته ای از جواب دادن ندارد. خوب است که خواجه نصیرالدین طوسی را در قبر همراه او کنی که به جای مادرت جواب نکیر و منکر را بگوید! خواجه نصیر که حیله و ترفند آن عالم دربار را یافته بود فورا به هلاکوخان گفت: ایشان راست می گوید: اما سؤال نکیر و منکر برای همه است و از شما هم سؤال می شود. خوب است مرا برای قبر خود نگه دارید و این عالم را همراه مادر خود در قبر کنید تا به سؤالات جواب گوید! پس هلاکوخان مغول آن عالم را همراه مادر در قبر کرد!!!