«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

کرامات اهل بیت

یکی از دوستان امام هادی (ع) به نام صقر بن ابودلف حکایت کند: در دوران حکومت متوکل عباسی راهی سامراء شدم و چون وارد شهر سامراء گشتم، حضور یکی از وزرای متوکل به نام سعید حاجب رفتم تا بلکه بتوانم با مولایم امام هادی (ع) که در زندان وی بود ملاقاتی داشته باشم.

سعید حاجب گفت: آیا دوست داری خدایت را مشاهده کنی ؟گفتم: سبحان الله ! این چه حرف است ؟! خداوند متعال را هیچ کس نمی تواند مشاهده کند.سعید اظهار داشت: منظورم آن کسی است که شما گمان می‌کنید او امام و پیشوای شما است، متوکل او را تحویل من داده تا او را به قتل برسانم و این‌کار را فردا انجام خواهم داد و پس از گذشت لحظاتی مرا داخل زندان برد، همین که وارد زندان شدم، حضرت را دیدم که بر قطعه حصیری نشسته و مشغول عبادت و مناجات می باشد، پس با حالت گریه سلام کردم و کناری نشستم و به جمال نورانی آن حضرت نگاه می‌کردم.

امام (ع) پس از جواب سلام، به من فرمود: ای صقر! برای چه اینجا آمده ای؟ و چرا ناراحت و گریان هستی؟! در پاسخ گفتم چون شما را در این مکان و با این حالت می بینم؛ و نمی دانم که آن ها چه تصمیمی درباره شما دارند؟!

حضرت فرمود: ای صقر! ناراحت مباش ، آن ها هرگز به قصد خود نمی رسند، چون که بیش از دو روز دیگر زنده نخواهند ماند و کشته خواهند شد.بعد از آن ، از امام هادی (ع)  پیرامون معنای حدیثی که از پیغمبر خدا  وارد شده بود که فرمود: با روزگار، دشمنی و عداوت روا مدارید که با شما دشمنی کند، سؤال کردم که مقصود چیست امام (ع) در جواب فرمود: بلی ، منظور از روزگار، ما اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هستیم که از  بجهت ما آسمان و زمین پابرجا مانده است.  سپس فرمود: از این جهت روز شنبه به نام رسول الله(ص)  و روز یکشنبه به نام امیر المومنین علی (ع) و زهرای مرضیه( س) و روز دوشنبه به نام امام حسن (ع) و امام حسین (ع)  و سه شنبه به نام امام سجاد (ع)  و امام باقر(ع)  و امام صادق (ع)  و چهارشنبه به عنوان موسی بن جعفر  (ع)   و علی بن موسی الرضا(ع)  و امام جواد (ع)  و امام هادی (ع)  و پنج شنبه به عنوان فرزندم امام حسن عسکری (ع) می باشد .

جمعه به عنوان فرزندم حضرت مهدی موعود صلوات الله و سلامه علیهم اجمعین تعیین گشته است. حکومت حق به دست با کفایت او ایجاد می‌گردد و اوست که عدل و داد را بر زمین پهناور، گسترش می دهد.و سپس فرمود: آری ، این معنای حدیث بود، زود خداحافظی کن و برو تا خطری متوجه تو نگردد. راوی‌گوید: به خدا قسم ! بیش از دو روز نگذشت که هر دوی آن دو نفر – یعنی متوکل و سعید حاجب کشته شدند و من خداوند متعال را شکر کردم .

شماره صفحات ارسال شده: . خرایج و جرایح: ج ۱، ص ۴۱۲، ح ۱۷، بحارالأنوار: ج ۵۰، ص ۱۹۵، ح ۷،
منبع حکایت: خرایج و جرایح- بحار الانوار
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی