«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

گوناگونی انسان ها، در رابطه با قرآن و ایمان

ابان بن تغلب می‌گوید: امام صادق علیه السلام فرمودند: «انسان ها چهار دسته هستند.»

گفتم: «فدایت گردم ، آن چهار دسته کیانند؟»

فرمودند:

۱. انسانی که ایمان دارد، ولی قرآن به او داده نشده است.

۲. انسانی که قرآن به او داده شده ، ولی ایمان ندارد.

۳. انسانی که هم قرآن به او داده شده ، و هم ایمان دارد.

۴. انسانی که نه قرآن دارد و نه ایمان .

ابان عرض کرد این چهار دسته را برایم شرح بدهید.

امام صادق علیه السلام فرمودند: آنکس که ایمان دارد ولی قرآن به او داده نشده مانند میوه ای است که شیرین است ولی بو ندارد، آنکس که قرآن به او داده شده ولی ایمان ندارد، مانند برگ درخت «مورد» «درختی شبیه درخت انار، و برگهایش همیشه سبز است» که بویش خوش است ، ولی مزه اش تلخ است ، و آن کسی که هم قرآن به او داده شده و هم ایمان ، مانند ترنج «بالنگ» است که هم خوش بو است، و هم خوشمزه است، و آن کس که نه قرآن به او داده شده و نه ایمان، مانند «حنظله» «هندوانه ابوجهل» است که بوی خوش ندارد، و مزه اش نیز تلخ است.

نام نویسنده: شیخ کلینی
منبع حکایت: الکافي- ط دار الکتب الاسلامیة، ج ۱، ص۵۰
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی