«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

بهترین و اعضاء

حضرت لقمان که معاصر حضرت داود بود، در ابتدای کارش بنده یکی از ممالیک بنی اسرائیل بود، روزی مالکش

جناب را به ذبح گوسفندی امر فرمود و گفت : بهترین اعضایش را برایم بیاور لقمان گوسفندی کشت و دل و زبانش را بترد و مالک خود آورد، پس از چند روز دیگر خواجه اش گفت : گوسفندی ذبح کن و بدترین اجزایش را بیاور.

لقمان گوسفندی را کشت و باز دل و زبانش را به نزد خواجه و مالک خود آورد. خواجه گفت : به حسب ظاهر این دو یکدیگرند!! لقمان فرمود: اگر دل و زبان با یکدیگر موافقت کنند بهترین اعضاء هستند، اگر مخالفت کنند بدترین اجزاست  خواجه را از این سخن پسندیده افتاد و او را از بندگی آزاد کرد

نام نویسنده: سید علی اکبر صداقت
منبع حکایت: یکصد موضوع، پانصد داستان
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی