«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

تواضع و فروتنی و سجده در مسجد

امام جعفر صادق (ع) حکایت فرمودند: من هر شب رختخواب پدرم حضرت امام محمد باقر (ع) را آماده و پهن می‌کردم و منتظر می ماندم تا آن حضرت تشریف بیاورد و استراحت نماید؛ و پس از آن در رختخواب خود رفته و استراحت می کردم. در یکی از شب ها، پدرم تأخیر نمود و به موقع همیشه به منزل نیامد، من در فکر فرو رفتم و ناراحت شدم که چه شده است و چرا آن حضرت در وقت همیشگی نیامد؟ پس به سوی مسجد حرکت کردم تا پدرم امام باقر (ع) را پیدا کنم؛ و از جریان آگاه گردم همین که وارد مسجد شدم، پدرم را تک و تنها در گوشه ای از مسجد مشاهده کردم در حالتی‌که تمامی مأمومین و مردم به منازل خود رفته بودند. پدرم تنها در مسجد با خدای خویش خلوت کرده و سر تواضع و فروتنی بر سجده نهاده بود و به درگاه باری تعالی این دعا را در حال گریه و زاری می خواند:

سبحانک اللهم أنت ربی حقا حقا، سجدت لک یا رب تعبدا و رقا، اللهم إن عملی ضعیف، فضاعفه لی ، اللهم فنی عذابک یوم یبعث عبادك، وتب علی إ نک أنت التواب الرحیم های خدائی که پاک و منزه هستی ! توئی پروردگار حق و حقیقت. ای خداوندا! از روی عبودیت و بندگی و فروتنی، در مقابل تو سجده کرده ام. ای خداوندا! اعمال نیک من، ناچیز و ناقابل است، پس خودت بر اعمال من فزونی بده. خداوندا! مرا در قیامت از عذاب دردناک خویش مصون دار، و مرا مورد عفو و بخشش خود قرار بده، زیرا تنها توبه پذیر بخشنده و مهربان ، تو هستی.

منبع حکایت: . کافی: ج ۳، ص ۳۲۳، بحارالأنوار: ج ۴۶، ص ۳۰۱، ح ۴۵.
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی