«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

حاج میرزا علی شیرازی اصفهانی

شهيد مطهری درباره ی این استاد بزرگ مي نویسد:«هر وقت به قم مي آمد، علمای طراز اول قم با اصرار از او مي خواستند که منبر برود و موعظه کند. منبرش بيش از آن که « قال»  باشد «حال» بود. از امامت جماعت پرهيز داشت. سالي در ماه مبارک رمضان با اصرار زیاد او را وادار کردند که آن ماه در مدرسه ی «صدر» اصفهان اقامه ی جماعت کند. با این که مرتب نمي آمد و قيد منظم آمدن سر ساعت معين را تحمل نمي کرد، جمعيت بي سابقه ای برای اقتدا شرکت می کردند. شنيدم که جماعت های اطراف خلوت شد، او هم دیگر ادامه نداد.»

نام نویسنده: دشتی
شماره صفحات ارسال شده: ۱۲
منبع حکایت: سیری در نهج البلاغه
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی