«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

راز ونیاز امام خمینی(ره)

اقای مصطفی کفاش زاده، از کارکنان بیت امام خمینی نقل میکند:

شبی که صبحش میخواستند امام را عمل جراحی کنند، به دلیل ضعف شدید امام، به ایشان خون تزریق شد. تا ساعت یازده شب که ایشان در حال استراحت و خواب بودند، خدمتشان بودم. موقع نماز شب رفتم و امام را بیدار کردم. برخاستند؛ وضو گرفتند و نماز شب مفصلی به جا آوردند که مردم فقط بخشی از آن را از تلویزیون دیدند. اولین شبی بود که ایشان نماز شب می خواندند و چراغ اتاق روشن بود. به دلیل همین روشن بودن چراغ بود که توانستیم پنهانی فیلمی از امام تهیه کنیم که ملت عزیز ایران نیز لحظاتی از راز و نیاز امام با خدا را ببینند.

 

نام نویسنده: فاطمه عسکری
منبع حکایت: سیره اخلاقی علما
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی