«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

عقوبت با آتش

روزی امیرالمؤمنین علیه السلام با جمعی از اصحاب بودند که شخصی آمد و عرض کرد: یا امیر المؤمنین، من به پسری دخول کردم مرا پاک کن. امام فرمود: برو به منزل خودت ، شاید صفرا یا سودا بر تو غلبه کرده باشد.چون فردا شد باز آمد و اقرار بر عمل ناشایسته کرد؛ امام همان جواب را فرمودند.روز سوم آمد و اقرار کرد و امام جواب اول را دادند.روز چهارم آمد و اقرار کرد، امام فرمود: حالا که چهار مرتبه اقرار کردی ، پیامبر صلی الله علیه و آله برای حد این عمل ، سه حکم فرموده است یکی از این سه را انتخاب کن.

فرمود: شمشیر بر گردن زدن ؛ یا انداختن از بلندی ، یا با حالتی‌که دست و پا بسته باشد سوزانیدن به آتش، آن مرد گفت : کدام یک از این سه عقوبت بر من سخت تر است؟ فرمود:سوختن با آتش عرض کرد: یا علی علیه السلام من همین را اختیار کردم. امام فرمود: پس خودت را برای این‌کار آماده کن ، عرض کرد: حاضر شدم ، برخاست و دو رکعت نماز خواند و بعد از آن گفت: خداوندا مرتکب گناهی شده ام که تو می دانی و از عذاب تو ترسیدم و به خدمت وصی رسول الله و پسر عموی آن حضرت آمده ام و از او خواستم مرا از آن گناه که انجام داده ام، پاک کند. او مرا مخیر در سه نوع از عذاب کرد و من سخت ترین آنها را اختیار کرده ام، خداوندا از رحمت تو می خواهم که این سوختن را در دنیا کفاره ام قرار بدهی و مرا در آخرت نسوزانی!!… بعد از آن برخاسته و گریه کنان خود را بر آن گودال انداخت که آتش در آن شعله می‌کشید.امام ، از این منظره گریه کرد و اصحاب هم گریه کردند. فرمود: ای مرد! برخیز از میان آتش‌که ملائکه را به گریه درآوردی ، خداوند توبه تو را قبول کرد، برخیز دیگر به این کار نزدیک مشو!…

در روایت دیگر دارد که شخصی گفت : یا امیر المؤ منین آیا حدی از حدود خداوند را تعطیل می‌کنی؟ فرمود: وای بر تو، هرگاه امام از طرف خداوند منصوب باشد و گناه کار از گناه خود توبه کند، بر خداست که او را بیامرزد.

نام نویسنده: سید علی اکبر صداقت
منبع حکایت: یکصد موضوع، پانصد داستان
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی