«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

فضیلت توبه

محبوب ترین كس در نزد خداوند متعال كسى است كه از گناهانش توبه كننده باشد، چنانچه در قرآن مى خوانیم: “اِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوابین.”
البتّه خداوند متعال توبه كنندگان (از گناه) را دوست دارد.
آقا خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) فرمود: هیچ موجودى در پیشگاه حقتعالى محبوبتر از مرد و زن توبه كننده
نیست.
همچنین آن حضرت فرموده: ” التائبُ حَبیبُ اللّه” توبه كننده از گناه محبوب خداست.
حضرت باقر(علیه السلام) فرمود: اگر مردى در شب تاریك شتر با توشه اش را در سفر گم كند و سپس پیدا كند چقدر خوشحال
مى شود، همینطور است در ارتباط با انسانى كه راه اصلى حق را گم كرده و گناه و معصیت خدا
را انجام داده و حال توبه كرده خداوند متعال هم بیشتر از او نسبت به تو به كنندگان فرحناك و
خرسند و خوشحال مى شود.
و در جاى دیگر مى فرماید: خداوند متعال به توبه بنده اش خوشحال تر است از مرد عقیمى كه بعد داراى فرزند شود و از
كسى كه گمشده اش را پیدا كند و از تشنه اى كه به آب مى رسند. (آنها چقدر خوشحال مى شوند
كه به فرزند برسند یا گمشده اش را پیدا كرده ، یا وقتى كه به آب مى رسد چه حالت فرحناكى
دارد.) خدا هم وقتى ببیند بنده اش توبه كرده از اینها بیشتر خوشحال مى شود زیرا خدا بنده اش را
خیلى دوست دارد.

شهید آیة اللّه دستغیب (رضوان اللّه تعالى علیه) در كتاب استعاذه اش مى گوید: پس از آنكه
حضرت نوح (على نبینا و آله و علیه السلام) نفرین كرد و همه كفار غرق شدند ملكى در پیش او
ظاهر شد . شغل حضرت نوح (علیه السلام) كوزه گرى بود كوزه هائى از گِل درست مى كرد و پس از
خشك كردن مى فروخت . ملك كوزه ها را یكى یكى از حضرت نوح مى خرید و پیش
چشمش آن را خُرد مى كرد و مى شكست حضرت نوح (علیه السلام) ناراحت شد و به او اعتراض كرد كه

این چه كاریست مى كنى ؟ گفت : به تو مربوط نیست من خریده ام و اختیارش را دارم .
حضرت نوح (علیه اسلام) فرمود: بله لكن من آن را ساخته ام ، مصنوع من است، ملك گفت كوزه هائى
ساخته اى، نه اینكه خلق كرده اى، اینك من كه آن را مى شكنم تو ناراحت مى شوى چطور
نفرین كردى كه این همه خلق خدا هلاك گردند در حالى كه خدا بنده را خلق كرده و آنها را دوست
دارد، پس از این قضیه از بس گریه كرد نامش را نوح گذاشتند.
غرض شفقّت پروردگار است خالق، مخلوق خودش را دوست مى دارد، خدا به پیغمبرش عتاب
مى فرماید: كه چرا نفرین كردى این همه خلق هلاك شوند به خاطر اینكه خدا بنده اش را دوست
دارد. و در قرآن آنها را مى ترساند و سفارش مى كند مبادا فریب شیطان را بخورید دنیا سراى فریب
است شیطان دشمن است.
این آیات و روایات حاكى از اینست كه خداوند متعال انسانهائى را كه گناه و معصیت كرده اند و
از كار خود پشیمان شده اند و در خانه حق مى آیند و توبه مى كنند خوشحال مى شود زیرا به
انسان علاقه دارد و دوست ندارد بندگانش به دوزخ سرازیر گردند.
اگر لطف تو نبود پرتو انداز
كجا فكر و كجا گنجینه راز؟
ز گنج راز در هر گنج سینه
نهاده خازن تو صد دفینه
ولى لطف تو گر نبود، به صد رنج
پشیزى كس نیابد ز آن همه گنج
چو در هر گنج، صد گنجینه دارى
نمى خواهم كه نومیدم گذارى
به راه این امید پیچ در پیچ
مرا لطف تو مى باید دگر هیچ

نام نویسنده: علی میر خلف زاده
منبع حکایت: قصص التوابین
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی