موقعی که رسول خدا صلی الله علیه و آله سربازان اسلام را آماده جنگ تبوک میساخت ، یکی از بزرگان بنی سلمه به نام جد بن قیس که ایمان کامل نداشت ، محضر پیامبر صلی الله علیه و آله رسید و عرض کرد:
اگر اجازه دهی من در این میدان جنگ، حاضر نشوم و مرا گرفتار گناه مساز! زیرا من علاقه شدید به زنان دارم، چنانچه چشمم به دختران رومی بیفتد ممکن است فریفته آنها شده دل از دست بدهم و نتوانم بجنگم و گرفتار گناه شوم. رسول خدا صلی الله علیه و آله به او اجازه داد.
در این وقت آیه نازل شد؛ ««بعضی از آنها میگویند: به ما اجازه ده در این جهاد شرکت نکنیم و ما را به گناه گرفتار مساز، آگاه باشید که آنان – به واسطه بهانه جویی غلط – هم اکنون در میان فتنه و گناه افتادهاند و جهنم گرداگرد کافران را احاطه کرده است .»» خداوند با این آیه عمل آن شخصی را محکوم کرد، آنگاه حضرت رو به طایفه بنی سلیم نمود و فرمود: بزرگ شما کیست؟ در پاسخ گفتند: جد بن قیس ، لکن او آدم بخیل و ترسویی است. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: درد بخل بدترین دردهاست. سپس فرمود: بزرگ شما آن جوان سفیدرو، بشر بن براء، است که مردی سخاوتمند و گشادهروی است.