«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

«إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَمَلُّ کَمَا تَمَلُّ الْأَبْدَانُ فَابْتَغُوا لَهَا طَرَائِفَ الْحِکَمِ» (نهج البلاغه، حکمت 197)

سیزده سال قرآن را با تدبر خواندم

زید فرزند امام سجاد علیه السلام از مردان نمونه تاریخ است که در تمامی ابعاد مانند عرفان، زهد، جهاد، شجاعت، علم و فقاهت، بیداری، هجرت و… پس از امامان، بی‌نظیر بود. قابل ذکر است که در نگین انگشتر او که خط فکری او را نشان می داد، نوشته شده بود: اصبر توجه اصدق تنجع یعنی استقامت کن تا به پاداش آن برسی، و راستگو باش تا نجات یابی.

مادر او کنیز بود و حوراء یا غزاله نام داشت، زید به سال ۶۶ یا ۶۷ هجری بعد از طلوع فجر متولد شد و در سال ۱۲۱ در سن ۵۵ سالگی بر ضد طاغوت زمانش، هشام بن عبدالملک قیام کرد و سرانجام به شهادت رسید، از سخنان اوست: سیزده سال قرآن را با تدبر خواندم، چیزی در قرآن بهتر از آگاهی «بصیرت» و عبادت نیافتم.

جالب اینکه قبل از تولد زید، از ناحیه پیامبر و علی صلوات الله علیهما از ولادت و سپس انقلاب او و کیفیت شهادت و نام و نشان او خبر داده بودند و به این ترتیب در ذهن امام سجاد علیه السلام ترسیمی از زید بود که در آینده رهبر انقلاب می‌شود تا اینکه طبق معمول، امام سجاد علیه السلام پس از اذان صبح، نماز صبح را خواند و مشغول تعقیب گردید و عادت آن حضرت این بود که تعقیب نماز را تا طلوع آفتاب ادامه می داد، در این هنگام خبر آوردند که خداوند پسری به آن حضرت عنایت فرموده است. امام سجاد علیه السلام به اصحاب خود رو کرد و فرمود: این کودک را چه نام بگذارم؟ هر کسی نامی گفت، حضرت قرآن طلبید، قرآنی را به آن حضرت دادند، به قرآن تفأل زد، آیه اول صفحه اول این آیه آمد: «و فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما: خداوند، مجاهدان را بر نشستگان به پاداش بزرگ برتری داد.» بار دیگر قرآن را گشود این بار در آغاز صفحه اول قرآن، این آیه آمد: «إن الله اشتری من المؤمنین أنفسهم و أموالهم بأن لهم الجنة یقاتلون فی سبیل الله فیقتلون و یقتلون وعدا علیه حقا فی التوراة و الإنجیل و القرآن و من أوف بعهده من الله فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. خداوند جان و مال مؤمنان را در برابر بهشت، خریداری کرده ، مؤمنانی که در راه خدا می‌جنگند و یا خود کشته می‌شوند و این وعده قطعی در تورات و انجیل و قرآن است، کیست که با وفاتر از خدا در انجام وعده‌اش باشد، پس شما در این معامله ای که کرده‌اید به خود مژده دهید که این پیروزی سعادتی بزرگ است.»

امام سجاد علیه السلام این دو آیه را در ذهن خود بررسی کرد و دید هر دو در مورد جهاد و ایثار در راه خداست، و از آن ترسیمی که در مورد زید، رسول خدا و علی صلوات الله علیهما فرموده بودند که در صلب امام سجاد پدید می‌آید، نتیجه‌ گرفت این کودک همان زید است، آنگاه مکرر به حاضران فرمود: سوگند به خدا این فرزند، همان زید است، و نام او را زید گذاشت.

نام نویسنده: غلامرضا نیشابوری
منبع حکایت: سرگذشتهای تلخ و شیرین قرآن
پرینت
اشتراک در واتس اپ
اشتراک در تلگرام
0 0 رای ها
امتیازدهی به حکایت
default
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

حکایت های پیشنهادی